تولدت مبارک
دو سال از اولین روز با هم بودنمون گذشت ... به همین سرعت!
چقدر زود گذشت اما واقعاً روزهای بی نظیری رو پشت سر گذاشتیم، هم من، هم بابا، روزهایی که دیگه تکرار نمیشن و فقط ازشون چند تا عکس و فیلم یادگار داریم. یاسی جونم بزرگ شدی الان دیگه کامل حرف میزنی و دلبری میکنی، عاشق پارک و شهر بازی هستی، بعضی وقتها واسه خودت تو خونه بازی های تخیلی میکنی مثلاً میری خرید و واسه مامان کلی خرید میکنی یا با گوشی خیالیت شماره میگیری و گاهی واست اس ام اس میاد!!! تو غذا خوردن هم مستقل شدی و ترجیح میدی خودت غذاتو بخوری. کلی شعر حفظی و در طول روز واسه خودت زمزمه میکنی. بر خلاف میل من و به اصرار خودت که دیگه دوست نداشتی پوشک بشی در یک حرکت ضربتی و با استفاده از روش سه روز بدون پوشک در تاریخ 28 فروردین چه روز، چه شب پوشک رو برای همیشه کنار گذاشتی. در مورد شیر خوردن هم خیلی وقته شیر روزت کاملاً قطع شده و شب هم رسوندیم به دو بار البته تا چند روز آینده این پروژه رو هم به اتمام میرسونیم.
و دیگه اینکه دخترم، عاشقتم و تولدت مبارک