یاسی جونیاسی جون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

یاسی، گل بهاری

پیدر جون!

حدود چند هفته ای میشه که مالک تمام چیزا و انجام دهنده تمام کارای خوب و بد یاسی جون، پدر جون هستن! یاسی این کتاب رو کی خط زد؟ "پیدر جون!" یاسی این اسباب بازی رو کی خرید؟ "پیدر جون!" یاسی این مداد مال کیه؟ "پیدر جون!" یاسی این بلوز رو کی برات بافت؟ "پیدر جون!" و ... جالب اینجاست که رابطه یاسی با مادر جون یا با چند تا دیگه از اعضای خانواده بهتر از رابطه ش با پدر جونه! یکی از جمله هایی که یاسی این روزا خیلی ازش استفاده می کنه "نگاه کن " هست. مثلاً دیروز یه تیکه چسب نواری پیدا کرد چسبوند به انگشتش و اومد بهم گفت: "مامان، نیگاااا کن!" یکی دیگه  "تموم شد" هست...
12 آذر 1393

نقاشی، نقاشی

دقیقاً پنج روز پیش برای اولین بار یاسی از این مدل نقاشی که حالت لکه ای! داره کشید که همش با مداد شمعی نارنجی بود. ازون روز هر از گاهی از این مدل نقاشی میکشه (گاهی با خودکار گاهی با مداد رنگی و گاهی هم با مداد شمعی). این یکی رو هم امروز کشید.           تخم مرغ هایی رو که میخوام تو غذاها استفاده کنم از یه گوشه سوراخ میکنم، تخم مرغ رو خالی می کنم و پوستشو برای بازی های یاسی نگه میدارم. اینم یک نمونه، نقاشی با رنگ انگشتی روی تخم مرغ:           امروز لبو درست کردم که البته یاسی جان نخوردند ولی با آب لبو کلی سرگرم شد و نقاشی کشید.          ...
19 آبان 1393
1