یاسی جونیاسی جون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

یاسی، گل بهاری

بند!!!

1394/1/3 10:14
نویسنده : مامانی
449 بازدید
اشتراک گذاری

داشتم دستمال آشپزخونه رو می شستم که یهو یاسی از راه رسید و گفت: "ظرف می شوری؟" منم گفتم: آره. که یاسی خودش ادامه داد: "نه، پارچه میشوری!!!"

 

یاسی یه جایی داره بین دو تا از مبل های خونه که راحت میتونه بره اونجا خیلی هم دوست داره اونجا وایسه اما نمی تونه خودش تنهایی ازونجا بیاد بیرون. یه روز که یاسی اونجا گیر کرده بود، گفت: "مامان بیا کمک کن" من تو آشپزخونه بودم گفتم: دستم بنده، الان نمی تونم. یاسی گفت: "ببینم". (انتظار داشت واقعاً یه بند تو دستم ببینه!!!)
 

پسندها (6)

نظرات (5)

مامان ریحانه
3 فروردین 94 10:33
سلام عزیزم سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی را پیش رو داشته باشید در کنار عزیزانت من فدای شیرین زبونی این وروجک بشم
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم. شما هم سال خوبی داشته باشید
مامان هانیه
5 فروردین 94 13:44
سلام عزیزم سال نو مبارک انشالا سال پربرکتی داشته باشی به منم سربزنی خوشحال میشم
مامانی
پاسخ
سلام. ممنون، همچنین شما
مامان آنیسا
6 فروردین 94 7:12
سلام عزیزم سال نو مبارک صد سال به این سالها
مامانی
پاسخ
سلام. سال نوی شما هم مبارک.
مامانی(برای دخترم زهرا)
8 فروردین 94 18:28
سلام عزیزم سال نوتون مبارک انشاا موفق و شاد باشین ما هم تا جا افتادن دستم بنده و بابا راه افتاده (فکر میکرد افتاده)مکافات داشتیم
مامانی
پاسخ
واقعاً؟ چه جالب!
مامان راحله
13 فروردین 94 0:35